شیر بلوچستان، “مولانا دیدگاه” بازوی دست راست مولانا عبدالعزیز، چهرهی بارز رهبریت اهل سنت ایران، در همایش دارالعلوم
سنی نیوز: مولانا نظر محمد دیدگاه در ابتدای انقلاب به عنوان نماینده مردم بلوچستان در مجلس حضور داشت. ایشان در تمام مراحل زندگیشان با ظلم و ستم مبارزه کردند و سالهای متمادی عمر خویش را زیر شکنجههای همین نظام در سیاهچالها سپری کردند. مدتی نیز در افغانستان و پاکستان از دست همین انقلابیان و سربازان امام زمان مهاجر بودند. ایشان در بین اهل سنت ایران و بخصوص جوانان منطقه بلوچستان از محبوبیت و جایگاه ویژهای برخورداند. ایشان عصایی دارند که در بین جوانان اهل سنت به عصای خلخالی مشهور است. در مجلس شورای اسلامی وقتی آقای خلخالی که بعنوان جلاد نظام شهرت یافت در محضر آیت الله خمینی به اهل سنت توهین کرد، و علمای آنها را به تریاک فروش معرفی نمود. آقای دیدگاه با همان عصایش در مجلس و در محضر نمایندگان کشور دمار از روزگار خلخالی درآورد. مولانا نظر محمد دیدگاه در این همایش در میان شعارها و خوش آمدیدهای دوستدارانش سخنانی ایراد فرمودند که به گزیدهای از آنها اشاره می کنیم:
گزیدهای از سخنرانی شیر بلوچستان، مولانا دیدگاه در هجدمین همایش فارغالتحصیلی طلاب دارالعلوم زاهدان
بلوچستان تا صد سال پیش عالمی از خود نداشت.
حکومتهای ما از علما و مفتیان و قضات افغانستان استفاده می کردند. این منطقه از علم بی بهره بود. اولین عالمی که در منطقه بلوچستان آمد مولانا عبدالله ـ رحمه الله ـ پدر مولانا عبدالعزیز ـ رحمه الله ـ بود بعد از آن علمایی تک و توک آمدند.
در گذشته در بلوچستان درختان و قبرها مورد پرستش قرار می گرفت. اما بفضل خدا علمایی همچون مولانا عبدالله پا به عرصه وجود نهادند که در مقابل حکام آن زمان شمشیر بران بود.
مولانا عبد الله در مقابل ذکریها ایستاد و ابتدا آنها را دعوت داد که بسیاری ایمان آوردند و برخیها به پاکستان فرار کردند. و هنوز عده ای در کوه ون بودند که با تلاش شهید مولانا محمد عمر ـ رحمه الله ـ قلع و قمع شدند. بعد از مولانا عبدالله پسرش مولانا عبدالعزیز بلند شد و در منطقه دپکور مدرسه با شکوهی بنا نهاد. بعدا مولانا عبد العزیز به زاهدان آمدند. و با ورودش زاهدان روح تازه ای گرفت و با همت مولانا جنگهای طائفه ای پایان یافت.
حضرت مولانا عبدالعزیز مریض شد و به انگلیس رفت و در برگشت مردم مسلمان و دین دوست زاهدان جهت استقبال امامشان تا میرجاوه صف بسته بودند.
مولانا نمونهای از وحدت و همدلی بود. جرأت مولانا بی نظیر بود و هیچگاه در مقابل حکام منطقه تسلیم نشد. رئیس ساواک تهید کرده بود که با مولانا عبدالعزیز برخورد می کند اما مردم زاهدان گفتند: مگر از جنازه ما بگذرد و با مولانا برخورد کند.
من از اهل سنت ایران و مردم بلوچستان میخواهم که اتحاد و همبستگی خود را هرگز از دست ندهند و از علما و فضلای خود حمایت کنند. و در مقابل طوفانهای ظلم و ستم در کنارشان بایستند. اهل سنت ایران باید بدانند که عزت و شرف و آبروی آنها در کرو ثبات و پایداری علمایشان است.
گزیدهای از سخنرانی شیر بلوچستان، مولانا دیدگاه در هجدمین همایش فارغالتحصیلی طلاب دارالعلوم زاهدان
بلوچستان تا صد سال پیش عالمی از خود نداشت.
حکومتهای ما از علما و مفتیان و قضات افغانستان استفاده می کردند. این منطقه از علم بی بهره بود. اولین عالمی که در منطقه بلوچستان آمد مولانا عبدالله ـ رحمه الله ـ پدر مولانا عبدالعزیز ـ رحمه الله ـ بود بعد از آن علمایی تک و توک آمدند.
در گذشته در بلوچستان درختان و قبرها مورد پرستش قرار می گرفت. اما بفضل خدا علمایی همچون مولانا عبدالله پا به عرصه وجود نهادند که در مقابل حکام آن زمان شمشیر بران بود.
مولانا عبد الله در مقابل ذکریها ایستاد و ابتدا آنها را دعوت داد که بسیاری ایمان آوردند و برخیها به پاکستان فرار کردند. و هنوز عده ای در کوه ون بودند که با تلاش شهید مولانا محمد عمر ـ رحمه الله ـ قلع و قمع شدند. بعد از مولانا عبدالله پسرش مولانا عبدالعزیز بلند شد و در منطقه دپکور مدرسه با شکوهی بنا نهاد. بعدا مولانا عبد العزیز به زاهدان آمدند. و با ورودش زاهدان روح تازه ای گرفت و با همت مولانا جنگهای طائفه ای پایان یافت.
حضرت مولانا عبدالعزیز مریض شد و به انگلیس رفت و در برگشت مردم مسلمان و دین دوست زاهدان جهت استقبال امامشان تا میرجاوه صف بسته بودند.
مولانا نمونهای از وحدت و همدلی بود. جرأت مولانا بی نظیر بود و هیچگاه در مقابل حکام منطقه تسلیم نشد. رئیس ساواک تهید کرده بود که با مولانا عبدالعزیز برخورد می کند اما مردم زاهدان گفتند: مگر از جنازه ما بگذرد و با مولانا برخورد کند.
من از اهل سنت ایران و مردم بلوچستان میخواهم که اتحاد و همبستگی خود را هرگز از دست ندهند و از علما و فضلای خود حمایت کنند. و در مقابل طوفانهای ظلم و ستم در کنارشان بایستند. اهل سنت ایران باید بدانند که عزت و شرف و آبروی آنها در کرو ثبات و پایداری علمایشان است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر