۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

نكاتی عجيب و درسهای عبرت، از زندگانی شاه اسماعیل صفوی؛ (۲)

نكاتی عجيب و درسهای عبرت، از زندگانی شاه اسماعیل صفوی؛ (۲)


صفوی‌ها اول گوش و بعد دماغ و بعد رانهای آدم زنده را میخوردند، گاهی بچه‌های سنی‌ها را زنده زنده در جلوی پدر مادرش میخوردند. و به این روش‌ها مردم ایران شیعه شدند. شاه اسماعیل صفویی با شه بیک خان ازبک در مرو جنگید و او را شکست داد و کشت سپس دستور داد تا سربازانش جسد او را بخورند و انها جسد او را خوردند و از جمجمه سرش کاسه شرابی برای شاه اسماعیل ساختند.
نكاتی عجيب و درسهای عبرت، از زندگانی شاه اسماعیل صفوی؛ قسمت (۲)
محمد باقر سجودی
خوردن میته (گوشت انسانهای مرده) در نزد شاه اسماعیل حلال بود بلکه در این کار حاکمان صفوی، از آدمخواران افریقا جلوتر بودند.
زیرا خوردن انسان زنده نیزدر نزدشان حلال بود، ولی فقیهان عالیقدر قبایل آدم خور کنگو خوردن گوشت انسان زنده را حرام میدانستند!!
صفوی‌ها اول گوش و بعد دماغ و بعد رانهای آدم زنده را میخوردند، گاهی بچه‌های سنی‌ها را زنده زنده در جلوی پدر مادرش میخوردند. و به این روش‌ها مردم ایران شیعه شدند.
شاه اسماعیل صفویی با شه بیک خان ازبک در مرو جنگید و او را شکست داد و کشت سپس دستور داد تا سربازانش جسد او را بخورند و انها جسد او را خوردند و از جمجمه سرش کاسه شرابی برای شاه اسماعیل ساختند.
شاه اسماعیل خودش قبر پرست نبود زیرا نیازی به این نداشت او خود را امام زنده میدید، درست مثل خمینی با آنکه مبلِّغ قبرپرستی بود اما به ایران که آمد با آنکه پادشاه بود ولی یک نوک پا نرفت مشهد پای بوسی امام رضا، زیرا خمینی خودش را ولی الله می‌دید.
اما متاسفانه بعضی سنی‌های هم عصر شاه اسماعیل قبر پرست بودند مثلا:
پس از مرگ شه بیگ خان به آن طرز فجیع، برادرزاده‌اش عبیدالله خان توانست بر رقیبان پیروز شود و آمد در کنار قبر امام رضا تاج گزاری کرد تا سلطنتش پر تبرک باشد!!
این نشان می‌دهد که در آن عصر، سنی‌ها در قبر پرستی و ولی پرستی با شیعه‌ها فرقی نداشتند.
اما با این وجود، شاه اسماعیل، یکطرفه به آنها کینه داشت حتی جسد آنها را میخورد.
فرمانده نجم،از طرف شاه اسماعیل در سال ۸۸۹ هرات را گرفت، یعنی نگرفت هرات خودش از ترس تسلیم شد و با این وجود باز او دستور داد تا مردم در مسجد جامع جمع شوند و بعد به قاضی القضات شهر دستور داد تا بر سر منبر رفته و حضرت عمر و ابوبکر و عثمان و عایشه را لعن کند، و قاضی امتناع کرد سر منبر او را کشتند و جسدش را پاره کردند.
بعد مفتی شهر را گفتند که چنین کند او هم قبول نکرد او را هم درجا کشتند و سر از تنش جدا کردند و جسدش را پاره کردند و روده اش را بین نماز گزاران انداختند.

۱ نظر:

عرفان گفت...

با سلام به شما دوست خوبم از شما در خواستی دارم وآن این است که اگر امکان دارد بامن در سایت سراوان نیوز شریک شوید اگر قبول کردید به من از طریق سایت در قسمت ارتباط با ما پیام بفرست وبه من خبر بده چنانچه خواستی قبل از قبول کردن با من آشنا بشی شماره تلفنم را از طریق نظر در سایت شما اعلان می کنم وقتی با هم حرف بزنی معلوم می شود من و تو خویش و قوم هستیم چون من شما می شناسم شما هم مرا می شناسی آدرس saravannews.mihanblog.com