۱۳۸۸ تیر ۲۳, سه‌شنبه

او فقط یک مگس بود!/ابراهیم نبوی

او فقط یک مگس بود!/ابراهیم نبوی


در راستای حضور یک خرمگس در برنامه تلویزیونی محمود احمدی نژاد در استودیوی صدا و سیما، سربازان گمنام امام زمان، همراه با یک گردان حفاظت رئیس جمهور وی را دستگیر کرده و پس از تفهیم اتهام به وی به عنوان تبلیغ علیه نظام، اهانت به رئیس جمهور و سوء استفاده از امکانات دولتی و همچنین نفوذ به ارکان نظام وی به سلول انفرادی زندان اوین انتقال یافته و مورد بازجویی قرار گرفت. متن بازجویی مگس مذکور ابتدا در روزنامه کیهان، ایران، سایت ایرنا، رجا نیوز و چند نشریه دیگر منتشر شد و سپس برای تصمیم گیری برای قاضی ارسال شد.

النجات فی الصدق

بازجو: نام، نام خانوادگی، شغل
مگس: ویزززززززز
بازجو: گفتی اسمت امیر تاج زاده است و در بخش اطلاعات و روابط عمومی مشارکت کار می کردی، به کلیه روابط خودتان با مددجو موسوم به مصطفی تاج زاده اعتراف کنید.
مگس: ویز ویز ویز
بازجو: پس قبول می کنی که به دلیل رابطه خویشاوندی با شخص موسوم به مصطفی تاج زاده مددجوی زندان اوین به مدت چهار سال در روابط عمومی جبهه ضد انقلابی مشارکت کار می کردی و برای نفوذ در ارکان مهم نظام از جمله صدا و سیما و ریاست جمهوری تلاش می کردی. دقیقا اعتراف کن از چه طریقی قصد داشتی رئیس جمهور را ترور کنی و چه کسانی همدست تو بودند؟
مگس: ویززززززززززززززز
بازجو: اینقدر تند حرف نزن( با مگس کش آرام توی سرش می زند)
مگس: و ی ز...
بازجو: پس قبول می کنی که قصد ترور داشتی... دقیق تر توضیح بده....
مگس( بیحال است): ویز... ویز...
بازجو: اعتراف کردی که می خواستی در استودیو اغتشاش ایجاد کنی و در نتیجه تصویر سیاهی از نظام برای ملت بوجود بیاری و با این کار می خواستی به تبلیغ علیه نظام بپردازی، چه کسی یا کدام یک از جریانهای نفاق اولین بار تو و جبهه مشارکت را به ضدیت با نظام ترغیب کرد؟
مگس: ویز ویز ویزززز
بازجو: داری راه می افتی، اگه همین جوری حرف بزنی که هیچی وگرنه تارومارت می کنم، ضمنا از وکیل خبری نیست، وکلا خودشون فعلا متهم ان...
مگس: ویززززز
بازجو: یعنی اعتراف می کنی که با همدستی منافقین در روز سی خرداد قرار بود شورش ایجاد کنید و بعدا به صدا و سیما حمله کنید و با تصرف صدا و سیما در ابتدا سرود شاهنشاهی و سپس سرود ای ایران رو پخش کنید.... حمله به صدا و سیما نقشه کی بود؟
مگس: ویزززززززززززز
بازجو: پس قبول می کنی که از طرف شخص بهزاد نبوی، مسعود رجوی، محسن سازگارا، رضا پهلوی و مایکل لدین در یک ویدئو کنفرانس در دفتر مشارکت برنامه تصرف صدا و سیما رو ریختید؟ آیا دولت خارجی خاصی غیر از آمریکا و اروپا و اقیانوسیه و اتحادیه عرب و کشورهای آسیایی با شما همکاری می کردند؟
مگس: ویز ویز
بازجو: زر زیادی نزن، هی وز وز می کنی، گفتم اسم بقیه عوامل توطئه رو بگو.....
مگس: ویزززززززز
بازجو: عوامل سیا و موساد و اینتلیجنت سرویس رو که خودمون می دونیم، آیا رابطه ای هم با گروه هشت بصورت مستقیم داشتید؟
مگس: ویز
بازجو: نه و کوفت، نه و زهر مار( مگس را یک دقیقه زیر حشره کش تارومار می گذارد، مگس بیهوش می شود اما بلافاصله پنجره را باز می کنند و به او مقداری شیرینی می دهند)

مگس: ویزززززززززززززززززززززززززززز
بازجو: باریکلا، این شد حرف حسابی. پس اعتراف می کنی که در سال 1360 برای اولین بار دستگیر شدی و پس از اینکه توبه کردی آزاد شدی و بعد بطور غیرقانونی رفتی عراق و مدتی در اردوگاه نجف بودی تا اینکه از اونجا توسط آمریکایی ها انتخاب شدی که بری در پنتاگون دوره ببینی و بعدش هم اعتراف کردی که با مایکل جکسون در بوخارست همدست بودی و تونستی انقلاب مخملی راه بندازی و بعدا هم افتادی توی خط انقلاب مخملی. کی اومدی ایران و وارد جبهه اصلاحات شدی؟
مگس: ویززززززززززززززززززززززززززززززز
بازجو: اعتراف می کنی که با اسم مستعار شروع به راه اندازی روزنامه جامعه کردی و بعد هم در بستن سلام و شورش 18 تیر نقش داشتی و مسوولیت کشته شدن عنصر ضد انقلاب یعنی عزت ابراهیم نژاد و دزدی ریش تراش از کوی دانشگاه رو هم قبول می کنی. بعدا هم تحصن مجلس رو شکل دادی و اصولا تئوری موج سبز مال تو بود.....
مگس: ویزززززززززززززززززز
بازجو: پس اعتراف می کنی که برژینسکی اولین بار یک دستبند سبز بهت داد و بهت یاد داد چطوری دستبند گره بزنی و بعد از دیدن دوره در پراگ برگشتی به ایران و از زمان انتخاب دکتر احمدی نژاد در تمام سفرهای استانی همراهش بودی؟ درسته؟
مگس: ویززززززززززززززز
بازجو: یعنی توی خیانتکار منحرف منافق تربیت شده دشمن می خوای بگی فقط با بوی رایحه رئیس جمهور به دنبال او بودی و در تمام این چهار سال همه جا همراهی اش کردی؟ آیا خبرش رو به جایی دادی؟
مگس: ویزز
بازجو: لازم نیست به ابوالفضل قسم بخوری، ما خودمون می فهمیم کی دروغ می گه کی راست. پس به چه دلیل در اغتشاشات اخیر دست داشتی؟ اصلا چرا رفتی قاطی سبزها؟
مگس: ویززززز
بازجو: یعنی بطور طبیعی به بوی بدن لباس شخصی ها و نیروی ضد شورش علاقه داری؟ برو بیخیال حاجی! ما صد تا مثل تو مگس رو اینجا آوردیم توبه کردن فرستادیم کیهان الآن عضو هیات تحریریه هستند، همچی به گه خوردن بیفتی که
مگس: ویززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززز
بازجو: دوست داری به گه خوردن بیفتی؟ نه عزیز من، شما شخصیت داری. شما باید مهرورزی بشی، همین جوری که نیست.
مگس: ویززززز
بازجو: هر چی ما بگیم قبول می کنی و به هر چی بگیم اعتراف می کنی؟
مگس: ویز
بازجو: شرط داری؟ می زنم تارومارت می کنم، برای من شرط می ذاری!
مگس: ویزززززز
بازجو: پس قبول می کنی که جاسوس سیا و اینتلیجنت سرویس و موساد بودی؟
مگس: ویز
بازجو: پس قبول داری، قبول می کنی با منافقین بودی؟
مگس: ویز
بازجو: پس قبول داری، آیا اعتراف می کنی قصد انقلاب مخملی داشتی و انتخابات برات بهانه بود؟
مگس: ویز
بازجو: پس اینم قبول کردی. آیا قبول می کنی به تحریک یکی از نامزدها برای اغتشاشات خیابانی برنامه ریزی کردی و با رسانه های استکباری ارتباط داشتی؟
مگس: ویز ویز ویز
بازجو: پس همه چیز رو قبول کردی، آیا حاضری همه اینها رو جلوی دوربین اعتراف کنی؟
مگس: ویز
بازجو: خب، ده دقیقه صبر کن برم بگم از صدا و سیما بیان اعتراف تو ضبط کنن دیگه آزادی بری، همین جا پنجره رو وامی کنم بری، خوبه؟
مگس:.....
بازجو: چه مرگته، چرا حرف نمی زنی؟
مگس: ......
بازجو: ببین، حرف نزنی تارومارت می کنم، کاری می کنم به گه خوردن بیفتی.....
مگس: ویزززززززززززززززززززززززززززززززززززززززز
بازجو: زرشک، می خوای به گه خوردن بیفتی، خب، خره، افتادی دیگه.....
مگس: ویززززززز
بازجو: ببین دوربین داره آماده می شه، دیگه چه شرطی داری؟
مگس: ویز ویز ویز
بازجو: نه برادر، اصلا نمی شه، یعنی چه، شما اعتراف تو کردی، به گه خوردن هم افتادی، دیگه نمی شه بری دفتر رئیس جمهور....
مگس: ویز ویز
بازجو: من نمی دونم، ولی اگر قراره به گه خوردن بیفتی ما فقط می تونیم یکی دو ماه نگهت داریم، ولی اگر بخوای بری دفتر ریاست جمهوری حتما باید یک دوره بری کیهان، بعدا با موافقت حراست ریاست جمهوری بری اونجا.

( و سرانجام مگس قبول کرد که گه خوردن را مدتی در کیهان تجربه کند تا بتواند همواره از رایحه خوش خدمت برخوردار شود.)

هیچ نظری موجود نیست: